کریم ترین: از در علم باید رفت

روزی حضرت على بن ابى طالب (عليه السّلام) به امام حسن(ع) فرمودند: «برخيز و سخنرانى كن تا من سخن تو را بشنوم.» امام حسن(ع) پاسخ دادند: «پدر جان! من چگونه سخنرانى نمايم، در صورتى كه از روى تو شرم می کنم؟!» حضرت امير(ع) همه ی زنان و فرزندانش را جمع كردند و خودشان خارج شدند. ایشان به جايى رفتند كه سخن امام حسن(ع) را بشنوند. آنگاه حضرت حسن بن علی(ع) برخاستند و اينگونه خطبه خواندند: «سپاس مخصوص خدای واحدی است که شبیهی ندارد. دائم و همیشگی است بی آنکه تغییر یابد و مستقل از موجودات دیگر و بدون سرپرست و نگهدارنده است. خالقی که کسی او را در این مقام نگمارده، ستایش شده ای که کسی به انتهای ستایشش نمی تواند رسید. شناخته شده ی نامحدود و عزیزی که آغازی برای او نمی توان تصوّر کرد. قلبها در برابر هیبتش فروتن می شوند و عقلها در برابر خلل ناپذیری اش، سرگردان می شوند و بندگان در برابر قدرتش سرفرود می آورند. پس بزرگی تأثیر شکوه او در قلب انسانها خطور نمی کند و مردم به عمق بزرگی او نمی رسند و وصف کنندگان نمی توانند عظمت او را وصف کنند. علما نمی توانند خرد او را دریابند و اهل تفکّر تدبیرگری او را. عالم ترین مخلوقاتی که او آفریده نمی توانند نهایت او را وصف کنند. چشمهای درون او را دریابند و به چشم سر نمی آید و او لطیف آگاه است. اما بعد، همانا علی(ع) دری است که هر کس از آن [به شناخت خداوند] وارد شود، مؤمن است و هرکس از آن [در] خارج شود، کافر. این سخن را می گویم و از خداوند بزرگ برای خودم و شما [از این مسیر] طلب بخشش می کنم.» حضرت امير(ع) پس از شنيدن اين سخنرانى برخاستند و ميان دو چشم امام حسن(ع) را بوسيدند و فرمودند: «به یقین خداوند فرزندان برخی از خاندان ابراهیم را بر دیگران برتری داده است و خداوند شنوای داناست.» منبع: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، زندگانى حضرت زهرا عليها السلام ( ترجمه جلد 43 بحار الأنوار) / ترجمه نجفى - تهران، چاپ: اول، 1377، ص 396؛ با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث نور 3/5. درمجموعه مطالب کریم ترین برآنیم که به معرفی شخصیت و تاریخ امامت دومین امام شیعیان، حضرت حسن مجتبی(علیه السلام) بپردازیم؛ ان‌شاءالله
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مسئول سایت
تاریخ : سه شنبه 11 فروردين 1394
زینب(س) شرح است

دنیا اگر خودش را گم نکرده بود، معنای حرف‌ها و دردهای زینب(س) را بهتر می‌فهمید. درد زینب(س)، سردرگمی دنیاست. شهادت،‌طرح کربلاست و اسارت، شرح آن. حسین(ع) طرح است و زینب(س)، شرح. اگر در عاشورا، زینب(س) بند بند قساوت را نمی‌لرزاند، زن جامعه ما فریاد نمی‌‌دانست و رسالت عاشورایی را نمی‌شناخت و اعجاز فریاد را باور نداشت. غم هیچ جا آشناتر از وسعت سینه تو ندید و مصیبت، ‌هیچ شانه‌ای استوارتر از تو نیافت و صبر، عظیم‌تر و بزرگوارتر از تو در گستره تاریخ نشناخت. علی پورکاظم، مقدمه کتاب اشعار عاشورایی، انتشارات تربیت؛ نشریه اشارات، تیر ۱۳۸۸ - شماره ۱۲۲.
ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مسئول سایت
تاریخ : سه شنبه 11 فروردين 1394
پدر! مادر! ما متهمیم

در شهری مهمان پیری شدم که در دنیا یک پسر داشت و مالی فراوان. شبی تعریف می کرد که سالها پیش، پدر و مادرم را ترک کردم و به این شهر آمدم و ازدواج کردم و دیگر هم به پدر و مادرم سر نزدم. طی این سالها پول بسیاری جمع کردم، اما همیشه در حسرت داشتن بچه بودیم. روزی به زیارتگاهی در شهری دیگر رفتم و پای درختی که می گفتند حاجت می دهد شبها بیدار نشستم و دعا کردم تا خدا این پسر را به من بخشید. در این میان شنیدم که پسر آهسته به دوستانش گفت: کاش من هم می دانستم آن درخت کجاست تا می رفتم و دعا می کردم پدرم بمیرد و ثروتش به من برسد: سالها بر تو بگذرد که گذار نکنی سوی تربت پدرت تو به جاى پدر چه کردى خیر؟ تا همان چشم دارى از پسرت بازنویسی حکایت سوم از باب ششم گلستان سعدی، در ضعف و پیری
ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مسئول سایت
تاریخ : سه شنبه 11 فروردين 1394
یکتایی زهرا(س): در عبور از محشر
هول و هراس روز قیامت، روزی سبب شد که پاک ترین مادر آسمانی، محزون در گوشه ای بنشیند. به پدرش گفته بود که نگران برهنگی روز محشر است.(1) آنگاه از پدرش (صلوات الله علیه و آله) شنیده بود که وقتی همه برخیزند، او را اینگونه صدا می زنند تا در میان صحرای محشر وارد شود: «اى دختر حضرت محمّد! به صحراى محشر وارد شو!»(2) و با حرف پدر دلگرم شده بود: «تو در حالى از قبر بيرون مى ‏آيى كه بدنت پوشيده باشد و [تو] از خوف [برهنگی] آن روز در امان خواهى بود.»(3) آن روز شاید بهترین زمان برای شناختن فاطمه(س) باشد. آن روز که خدیجه دختر خویلد(س)، همسر با وقار رسول خدا(ص) با هزاران ملک، به استقبال دخترش می آید.(4) به علاوه آنکه آسیه و حوّا برای بردن زهرا(س) به بهشت، با فرشتگان نورانی همراهی اش می کنند.(5) جوری که همه بفهمند در صحرای محشر، برترین کیست. نه فقط اینها، که خطاب خداوند به همه ی آفریده هایش، مقام و مرتبه ی زهرا(س) را به راستی می نمایاند. وقتی که محبوبه ی عالم، به صراط، به صفهای برهنه و در انتظار حسابرسی مردم می رسد، فریادی سر ها را به زیر می آورد؛ فریادی که همه می شنوند: «يا أهل الجمع نكّسوا رؤوسكم وغضّوا أبصاركم حتى تمرُّ فاطمة بنت محمد على الصراط؛ (6) ای جماعت سرهایتان را به زیر افکنید و چشمها را بپوشانید تا فاطمه، دختر محمّد از صراط گذر کند.» «در آن روز هيچ پيغمبر و رسول و صديق و شهيدى نيست؛ مگر اينكه ديدگان خويشتن را مى ‏بندد تا اينكه زهرا از صحراى محشر عبور نمايد.»(7) براستی که عصمت فاطمه زهرا(س) در میان اهل محشر نیز یکتا و پر عظمت است. «آنگاه از پل صراط همچون برق می جهد؛ در حالی که در اطرافش هفتاد هزار حور العین در حرکتند.»(8) پی‌نوشت: 1. روایت بلندی از امیرمؤمنان علی علیه السلام، كوفى، فرات بن ابراهيم، تفسير فرات الكوفي - تهران، چاپ: اول، 1410 ق. ص 445. 2. همان. 3. همان. 4. همان. 5. همان. 6. المعجم الكبير 22 : 400 | 999 . ومستدرك الحاكم 3 : 153 نحوه وقال : هذا حديث صحيح الإسناد على شرط الشيخين ولم يخرجاه ، وص 161 مثله وقال : هذا حديث صحيح الاسناد ولم يخرجاه . وإتحاف السائل | المناوي : 72. وكفاية الطالب | الكنجي : 364 ؛ به نقل از کتاب «سیدة نساء فاطمة الزّهرا(س)»، علی موسی الکعبی، ص 104. 7. روایت نبویّ است. ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) - قم، علامه‏، چاپ: اول، 1379 ق.ج‏3، ص: 326 8. الصواعق المحرقة : 190 باب 11 فصل 3 . وإتحاف السائل | المناوي : 73؛ به نقل از همان کتاب. پ.میعاد در سلسله مطالب «یکتایی زهرا(س)»، به برتری ها و امتیازات خاصّ حضرت زهرا(س) خواهیم پرداخت؛ باشد که با رشته ای از معرفت به برترین زن عالم انس یابیم؛ ان شاء الله.
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مسئول سایت
تاریخ : سه شنبه 11 فروردين 1394
شگفتیهای مگس!

«یا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ یَخْلُقُوا ذُباباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ یَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَیْئاً لا یَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ» ای مردم بدین مثلی كه زده شده است گوش فرا دارید، آن كسانی را كه به غیر از خدا می خوانید و پرستش می كنید هرگز بر خلقت مگسی (هر چند همه اجتماع كنند،) قادر نیستند و اگر مگس چیزی از آنها بگیرد قدرت باز پس گرفتن آن را ندارند، طالب و مطلوب (بت و بت پرست) هر دو ناتوانند.(1) مگس یكی از عجایب آفرینش الهی محسوب می شود. خداوند پاك و متعال، برای مردم، مگس را مثل زده است. این مخلوق کوچک، با سرعت سرسام آوری تكثیر می شود و به ظاهر ضعیف می نماید، اما اگر مكانی را پر از مگس كنیم و همه آنها را به جز یك مگس ماده، با نوعی سم بكشیم، این مگس ماده، یك نسل مگس برای مقاومت در برابر این سم كشنده تولید می كند. بنابراین ساختن مواد كشنده برای نابودی مگسها كاری شكست خورده است. پس چه چیز می تواند مگسها را بكشد؟! مگسها در دستگاههای دقیق بدن خود پادزهر های طبیعی درست می كنند و به وسیله آن با این مواد كشنده مبارزه می كند. حتی اگر مگسها در برابر سرما بمیرند، نسلی از فرزندان را به دنیا می آورند كه در مقابل سرما مقاومت كنند. در حقیقت آنها قادرند در برابر هر عامل کشنده ای، نسل بعدی خود را مقاوم کنند. در یک آزمایش، با میكروسكوپ چشم مگس صد برابر بزرگ شد كه در این بزرگنمایی چیزی بسیار شگفت انگیز دیده شد، یعنی هزاران عدسی كه به یكدیگر چسبیده بودند و امكان دیدن كامل محیط را برای مگس فراهم می آورند. این موجود ضعیف كه مردم از آن بیزارند می تواند مانوری دهد كه حتی بزرگترین و پیشرفته ترین هواپیماهای جنگی قادر به آن نیستند. مگس نسبت به حجمش با سرعتی بسیار زیاد حركت می كند و قادر است كه ناگهان تا 90 درجه تغییر مسیر دهد و این چیزی است كه هواپیماهای بشری نمی توانند انجام بدهند. اما چیزی كه باوركردنی نیست این است كه دستگاه عصبی مگس كاملاً شبیه دستگاه عصبی انسان است، به این صورت که هنگامی كه خطری وی را تهدید كند به شدت عصبانی می شود، یاد می گیرد و احساس درد میكند. در حالیكه وزن مغز آن یك میلیونم گرم است. مگس به اندازه كافی كار میكند و دارای مجموعه ای از غده ها است و حافظه ی او تا 2 دقیقه دوام دارد. در آخر هم حدیثی از پیامبر گرامی اسلام (صل الله علیه و آله) جالب توجه است كه می فرمایند: «هر گاه مگسی در نوشیدنی شما افتاد، آن را كاملاً در نوشیدنی فرو ببرید بعد آنرا دور بیاندازید زیرا در یكی از بالهایش بیماری وجود دارد و در دیگری شفاست.»(2) علوم جدید، صحت و درستی این حدیث را ثابت كرده است و كشف شده كه در یكی از بالهای مگسها پادزهری وجود دارد كه با میكروبها مبارزه می كند. پس هرگاه مگسی كه روی پاهای آن میكروبها و باكتریهای خطرناك وجود دارد در نوشیدنی شما افتاد می توانید در صورت تمایل و برای جلوگیری از اسراف، مگس را كاملاً در آن فرو ببرید؛ زیرا در بال دیگر آن پادزهر این میكروبها وجود دارد! پی نوشت: 1. سوره حج آیه 73 2. به روایت بخاری، ( 3142 )، ابوداود ( 3844 )، ابن ماجه ( 3505 ) و احمد 7141. منبع: http://wonders-of-god.mihanblog.com/post/6
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مسئول سایت
تاریخ : سه شنبه 11 فروردين 1394
فاجعه ای در روز طبیعت (اینفوگرافی)


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مسئول سایت
تاریخ : سه شنبه 11 فروردين 1394
دیدار عاشقانه زن و شوهر بعد از 12 سال

یادش بخیر ... آخرین دیدارمان را می گویم. از خجالت صدای تپش قلبم را به وضوح می شنیدم. آن دفعه که تا آمدم آب پشت سرت بریزم، برگشتی و صورتت خیس شد. اما حالا دوازده سال از آن روز می گذرد و من هنوز نگاهم به در است. حالا که برگشتی، استخوان هایت را نگاه می کنم و باور نمی شود که تو همان جوان رعنا باشی، چقدر زود شکسته شدی.
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مسئول سایت
تاریخ : سه شنبه 11 فروردين 1394
احیاگر: دوباره کربلا

جابر خم شده بود و می گریست. عطیه (1) را صدا زد و با صدای خش افتاده از اشک گفت: «عطیه! صدای آب به گوشم می رسد. این اطراف باید فرات باشد... مرا به سمت آب ببر.» عطیه چشمان خیسش را به چشمان بی سوی جابر دوخت و دستان لرزانش را گرفت و به سمت فرات برد. جابر خم شده بود و می گریست. عطیه (1) را صدا زد و با صدای خش افتاده از اشک گفت: «عطیه! صدای آب به گوشم می رسد. این اطراف باید فرات باشد... مرا به سمت آب ببر.» عطیه چشمان خیسش را به چشمان بی سوی جابر دوخت و دستان لرزانش را گرفت و به سمت فرات برد. جابر اشک می ریخت و زیر لب می گفت: «رسول الله به من فرمود: جابر حسین را زیارت کن که زیارت او ثوابی برابر به صد حج دارد، بی غسل که نمی شود به زیارت رفت...» جابر صورت مهربان و اندوهگینش را به سمت عطیه برگرداند و گفت: «اینجا که آب بود... چرا نوه ی رسول الله را تشنه کشتند...؟» جابر آرام نوای هق هق سر داد و عطیه آرام دستش را فشرد. وقتی غسلشان تمام شد و جابر به زحمت از جا بلند شد و آرام آرام به سمت قبر ها رفت. هر قدم که برمی داشت، آهی می کشید و زیر لب می گفت: «حسین». جابر هر از چند گاهی خم می شد و مشتی خاک بر می داشت و می بویید. خاک را بر روی خاک می ریخت و دوباره به سمت قبر دیگری می رفت. وقتی خاک ها را بر زمین می ریخت با خودش می گفت: «نه... بوی محبوبم نیست.» عطیه جا پای قدمهای جابر می گذاشت. ناگهان جابر ایستاد. بر خاک نشست و دستش را بر قبر می سایید و مویه می کرد و می گفت: «حبیب من حسین! حسین! حسین! دوست پاسخ دوست را نمی دهد؟ چه می گویی جابر؟ او حسین است! فرزند امیرالمومنین! فرزند دخت پیامبر؛ مگر می شود پاسخ تو را ندهد؟ می دانم! می دانم میان راس و تنت فرسنگ ها فاصله است...» قطرات درشت اشک از صورت عطیه به زمین می ریخت، جابر خاک حسین را پیدا کرده بود. *** بوی خاک خشک و تشنه ی کربلا که به مشام کاروان رسید، هیچ کس منتظر زانو گرفتن شتر ها نشد، هیچ کس منتظر نشد زانویی برایشان رکاب بگیرد. یک لحظه بیشتر طول نکشید از گفتن: «پیاده شوید، همین جاست» که زمین پر از نقش چادرهای مشکی و عباهای آلوده به خاک شد. هر کس به سویی دوید، یکی فریاد می زد: «زهیر؟» یکی ناله می زد: «حبیب» یکی با مویه می گفت: «مسلم» یکی پریشان می گفت: «حسین!» علی بن حسین (ع) از مرکبش پایین آمد. آرام به سمت قبر ها می رفت و می گریست. با دست اشاره می کرد به قبری و می گفت:«این مزار وهب است» «اینجا، مزار حر بن یزید ریاحی است» «اینجا، قبر برادرم علی اکبر است» «اینجا، کف العباس!» «اینجا... حسین!» اشک های مانده در چشم و بغض های مانده در گلو، فریاد های عقده شده و ناله های بی صدا سر باز کرد، مویی نماند که پریشان نشود و گریبانی که چاک نیفتد. صورتی نماند که خراشیده نشود و چشمی که نبارد... جابر که صداها را شنید، آغوش باز کرد و به سمت کاروان آمد. یاران به دیدن یاران عقده از دل باز کردند و 40 روز نگریستن را خوب تلافی کردند... (2) پی نوشت: 1. عطیه بن عوفی از یاران مخلص امام علی (ع) و از اساتید برجسته ای بود که شاگردان بسیار داشت. او در اربعین همراه با جابر بن عبدالله انصاری (از صحابه ی خاص پیامبر اکرم (ص) که با دعای آن حضرت تا زمان امام باقر (ع) زنده ماند) نخستین زائران کربلا بودند. 2. سید بن طاووس معتقد است که اهل بیت(ع) در اربعین اوّل به کربلا بازگشتند. منابع: 1. لهوف، سید بن طاووس؛ ترجمه ابوطالبی، صص 197- 198. 2. منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج 1، ذیل زندگینامه امام حسین(ع). پ.میعاد
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مسئول سایت
تاریخ : سه شنبه 11 فروردين 1394
ویروس گناه را چگونه از بین ببریم؟

حرارت ناشی از شهادت امام حسین(ع) عاملی برای حرکت و حیات است بنابراین اگر از رهگذر گریه بر امام حسین(ع) حرکت کنیم، ویروس گناه و معصیت از بین می رود... ادامه گزیده سخنان حجت الاسلام مؤمنی آورده شده است: *افرادی که بر اساس سند چشم انداز حسینی(ع) سیر کردند، استوار در جبهه ایشان ماندند و بر همین اساس به ویژگی هایی چون تسلیم، تصدیق و وفا رسیدند. *امروز وظیفه ما چیست؟ اندکی در این باره درنگ کنیم و نگذاریم که اگر آن روز حسین(ع) تشنه لب را کشتند، امروز نیز آن جنایت تکرار شود؛ کسانی بعد از عاشورا آمدند و خواستند از سیدالشهدا پیروی کنند اما حرکت شان تأثیری که باید را نداشت؛ توابین آمدند اما نتوانستند آن کاری که باید را انجام دهند چرا که اگر زمان بگذرد دیگر جواب نمی دهد. * همچنین زمانی که امام حسن مجتبی(ع) به امت خود فرمودند معاویه به عهدش وفا نمی کند، باید گوش می کردند چرا که در زمان نزاع بین حق و باطل انسان باید سریع تشخیص دهد و عمل کند. * توابین تعدادشان از شهدای کربلا بیشتر بود و آن ها هم طی یک روز به شهادت رسیدند اما اثر آن با اثر کار شهدای کربلا متفاوت بود. علت آن این است که در زمان خاصی که باید دست در دست امام حسین(ع) می گذاشتند، جبهه ولی خدا را یاری می کردند و مصلحت اندیشی ها را کنار می گذاشتند، نیامدند. * توابین کاری را که باید در وقت خودش انجام می دادند انجام ندادند، در تصمیم گیری خود دچار شک و تردید شدند و دیر تشخیص صحیح دادند که این به علت تجزیه و تحلیل های عقلانی شان بود در حالی که ولی خدا بر این مسائل بیش از هر کس دیگری آگاه است. * «عبیدالله بن جعفر جعفی»، از افرادی است که جزو مرددین عاشورا محسوب می شود، در برابر دعوت امام(ع) برای پیوستن به سپاه ایشان، به امام پیشنهاد داد به یمن رفته و از آن جا یار جمع کند چرا که کربلا جای جنگیدن نیست، اما این در حالی بود که ولی خدا این مسائل را بهتر از هر کس دیگری تشخیص می دهد و اگر اجازه می دادند جن و انس به یاری ایشان می شتافتند، اما امام به تکلیف عمل کردند و لذا هیچ کس بدون اتصال به ولایت در مسیر صحیح قرار نمی گیرد. * فتنه معلول شبهه است و اگر شبهات فضا را تیره و تار کنند، فتنه بروز می کند و باید برای رفع شبهه به فوق تخصص آن رجوع کرد چرا که همین شبهات باعث به آتش کشیده شدن در خانه حضرت زهرا(س) شد؛ همین که عده ای گفتند زهرا(س) مثل همه زن های دیگر، و علی(ع) نیز مثل همه مرد هاست و فضای جامعه را به سمتی بردند که مردم ایستادند و این واقعه را نگاه کردند و کمکی نکردند. * برخی برای همراهی با ولایت منت می گذارند؛ حال آن که ولی خدا نیازی ندارد و «هل من ناصر ینصرنی» امام حسین(ع) نیز برای نجات یاران ایشان بود و از طرف دیگر باید به این نکته توجه داشت که ملاک، حال فعلی افراد است؛ خیلی ها گذشته خوبی داشته اند اما عاقبت به شر شدند و در مقابل نیز بودند افرادی که در چند قدمی عاقبت به شری بودند اما عاقبت به خیر شدند که نمونه اتم و اکمل آن «حر بن یزید ریاحی» است. * دومین ویژگی یاران حقیقی ولی خدا، برداشتن بار از دل ولی خدااست؛ یاران ولی خدا نه تنها باری بر دوش ایشان نگذاشته و منتی بابت یاری خود نمی گذارند، بلکه بار را از دل ولی خدا نیز بر می دارند. یاران حقیقی ولی خدا، تنها راه سعادت را طریق ولایت می دانند و ضمناً پیوسته به یاد مرگ هستند و در امور خیر به خصوص یاری ولی خدا اهل سرعت و سبقت اند. * ثمره سلوک با اباعبدالله(ع) و گره خوردن با ابتلای اباعبدالله(ع)، احیای عقل تعطیل شده است چرا که بر مبنای حدیث نبوی(ص) که حرارت ناشی از شهادت امام حسین(ع) را در دل های مومنان ابدی دانسته اند، این حرارت عاملی برای حرکت و حیات است و لذا اگر از رهگذر گریه بر امام حسین(ع) حرکت کنیم، ویروس گناه و معصیت از بین می رود.، پنجمین شب مراسم عزاداری دهه آخر ماه صفر با سخنرانی حجت الاسلام سیدحسین مؤمنی، استاد حوزه علمیه قم و مداحی حاج محمدرضا طاهری و کربلایی حسین طاهری شب گذشته در حسینیه آیت الله هاشمی شاهرودی برگزار شد. گزیده سخنان حجت الاسلام مؤمنی به شرح زیر است: *افرادی که بر اساس سند چشم انداز حسینی(ع) سیر کردند، استوار در جبهه ایشان ماندند و بر همین اساس به ویژگی هایی چون تسلیم، تصدیق و وفا رسیدند. *امروز وظیفه ما چیست؟ اندکی در این باره درنگ کنیم و نگذاریم که اگر آن روز حسین(ع) تشنه لب را کشتند، امروز نیز آن جنایت تکرار شود؛ کسانی بعد از عاشورا آمدند و خواستند از سیدالشهدا پیروی کنند اما حرکت شان تأثیری که باید را نداشت؛ توابین آمدند اما نتوانستند آن کاری که باید را انجام دهند چرا که اگر زمان بگذرد دیگر جواب نمی دهد. * همچنین زمانی که امام حسن مجتبی(ع) به امت خود فرمودند معاویه به عهدش وفا نمی کند، باید گوش می کردند چرا که در زمان نزاع بین حق و باطل انسان باید سریع تشخیص دهد و عمل کند. * توابین تعدادشان از شهدای کربلا بیشتر بود و آن ها هم طی یک روز به شهادت رسیدند اما اثر آن با اثر کار شهدای کربلا متفاوت بود. علت آن این است که در زمان خاصی که باید دست در دست امام حسین(ع) می گذاشتند، جبهه ولی خدا را یاری می کردند و مصلحت اندیشی ها را کنار می گذاشتند، نیامدند. * توابین کاری را که باید در وقت خودش انجام می دادند انجام ندادند، در تصمیم گیری خود دچار شک و تردید شدند و دیر تشخیص صحیح دادند که این به علت تجزیه و تحلیل های عقلانی شان بود در حالی که ولی خدا بر این مسائل بیش از هر کس دیگری آگاه است. * «عبیدالله بن جعفر جعفی»، از افرادی است که جزو مرددین عاشورا محسوب می شود، در برابر دعوت امام(ع) برای پیوستن به سپاه ایشان، به امام پیشنهاد داد به یمن رفته و از آن جا یار جمع کند چرا که کربلا جای جنگیدن نیست، اما این در حالی بود که ولی خدا این مسائل را بهتر از هر کس دیگری تشخیص می دهد و اگر اجازه می دادند جن و انس به یاری ایشان می شتافتند، اما امام به تکلیف عمل کردند و لذا هیچ کس بدون اتصال به ولایت در مسیر صحیح قرار نمی گیرد. * فتنه معلول شبهه است و اگر شبهات فضا را تیره و تار کنند، فتنه بروز می کند و باید برای رفع شبهه به فوق تخصص آن رجوع کرد چرا که همین شبهات باعث به آتش کشیده شدن در خانه حضرت زهرا(س) شد؛ همین که عده ای گفتند زهرا(س) مثل همه زن های دیگر، و علی(ع) نیز مثل همه مرد هاست و فضای جامعه را به سمتی بردند که مردم ایستادند و این واقعه را نگاه کردند و کمکی نکردند. * برخی برای همراهی با ولایت منت می گذارند؛ حال آن که ولی خدا نیازی ندارد و «هل من ناصر ینصرنی» امام حسین(ع) نیز برای نجات یاران ایشان بود و از طرف دیگر باید به این نکته توجه داشت که ملاک، حال فعلی افراد است؛ خیلی ها گذشته خوبی داشته اند اما عاقبت به شر شدند و در مقابل نیز بودند افرادی که در چند قدمی عاقبت به شری بودند اما عاقبت به خیر شدند که نمونه اتم و اکمل آن «حر بن یزید ریاحی» است. * دومین ویژگی یاران حقیقی ولی خدا، برداشتن بار از دل ولی خدااست؛ یاران ولی خدا نه تنها باری بر دوش ایشان نگذاشته و منتی بابت یاری خود نمی گذارند، بلکه بار را از دل ولی خدا نیز بر می دارند. یاران حقیقی ولی خدا، تنها راه سعادت را طریق ولایت می دانند و ضمناً پیوسته به یاد مرگ هستند و در امور خیر به خصوص یاری ولی خدا اهل سرعت و سبقت اند. * ثمره سلوک با اباعبدالله(ع) و گره خوردن با ابتلای اباعبدالله(ع)، احیای عقل تعطیل شده است چرا که بر مبنای حدیث نبوی(ص) که حرارت ناشی از شهادت امام حسین(ع) را در دل های مومنان ابدی دانسته اند، این حرارت عاملی برای حرکت و حیات است و لذا اگر از رهگذر گریه بر امام حسین(ع) حرکت کنیم، ویروس گناه و معصیت از بین می رود. منبع:عقیق
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مسئول سایت
تاریخ : سه شنبه 11 فروردين 1394
هرج و مرج صدور فتوا در جهان عرب

در حالی که هرج و مرج موجود در زمینه صدور فتوا در جهان باعث بروز نوعی سردرگمی در بین عامه مردم شده، این موضوع برخی را واداشته تا خواستار پایان دادن به پدیده «شیوخ ماهواره ای» و «شیوخ سایت های روابط اجتماعی» شوند.

 

 

روزنامه فرامنطقه ای «العرب» چاپ لندن در تحلیلی با عنوان «زن و سیاست؛ مهمترین محور فتواهای سال 2014م» نوشت: در حالی که هرج و مرج موجود در زمینه صدور فتوا در جهان باعث بروز نوعی سردرگمی در بین عامه مردم شده، این موضوع برخی را واداشته تا خواستار پایان دادن به پدیده «شیوخ ماهواره ای» و «شیوخ سایت های روابط اجتماعی» شوند.

سرایت فتواهای بی قید و بند به جنبه های مختلف زندگی و هدف قرار دادن اساس دین


العرب در ادامه نوشت: در دوره ای  که مسلمانان به فعالیت های دینی همپا با تحولات زمانه نیازاساسی دارند، شیوخ ماهواره ای به اصطلاح مذهبی، به خلق انواع و اقسام فتاوای عجب و غریب دامن می زنند، عده دیگری سایت های روابط اجتماعی را ابزاری برای صدور فتوا می دانند و افراط گرایان نیز از هر حربه ای برای خلق فتاوای تکفیری بهره می برند به طوری که براساس «دیده بان تکفیر در مرکز صدور فتوای مصر»، شمار چنین فتواهایی در سال 2014م به 200 فتوا رسیده است.

کارشناسان می گویند: فتواهای صادر شده در سال 2014م در مقایسه با سال های گذشته اگر خطرناکتر نبوده باشند، کمتر جنجال برانگیز بوده اند. فتواهای صادر شده در این سال که با واقعیت های زندگی درآمیخته شده اند، بسیار متفاوت است به طوری که سیاست، زن و دیگر جنبه های مختلف زندگی مانند خرید و فروش، نحوه رفتار با پدر و مادر و غیره مهمترین محورهای آن را در بر می گیرند حتی برخی این فتواها فتواهایی نادر بوده و به شدت فتنه برانگیز و خطر آفرین بوده اند به طوری که به نوبه خود به فتوایی برای تعیین حدو حدود آنها نیاز مبرم است.

سیاست محور بسیاری از فتواهای سال 2014م

موضوع سیاست از فتواهای جنجال برانگیز در سال 2014م به دور نبوده و «یوسف قرضاوی» رئیس اتحادیه جهانی علمای مسلمان در این رابطه پیشقدم است؛ وی فتوایی مبنی بر تحریم مشارکت در انتخابات صادر کرد. براساس بیانیه ای که از دفتر قرضاوی صادر شد، پیروزی عبدالفتاح سیسی (رئیس جمهور کنونی مصر) در این انتخابات مشکوک بوده و با بی عدالتی و طغیان بر حکومت فائق آمده است. این فتوا مخالفت شدید هواداران نظام فعلی مصر را در پی داشته است.

از دیگر فتوادهنده های بی قید و بندی که محور سیاست از فتواهایش خالی نبوده است، «یاسر برهامی» نایب رئیس سلفی های تندروی مصر است. براساس سایت «انا سلفی»، وی در فتوایی جنجال برانگیز عنوان کرد: «زن می تواند برای شرکت در همه پرسی به شوهرش دروغ بگوید. مخالفان این فتوا، آن  رابه نوعی بهره گیری سیاسی از دین عنوان کردند».

برخی نیز این فتوا را انتقاد پنهانی از هواداران محمد مرسی رئیس جمهور سابق مصر قلمداد کردند که همچنان برای برگزاری تظاهرات به میدان ها می آیند. برهامی به این فتوا اکتفا نکرد و در فتوای دیگری به نقل از سایت «انا سلفی» اعلام کرد: «زمانی که مسلمانان یقین کنند که تعدادشان کمتر از دشمنان است جایز است که از جنگ فرار کنند».

در زمینه آنچه بهره گیری سیاسی از دین نامیده اند، فتوای «شیخ عبدالله نصر» بنیانگذار جنبش «ازهریون مع الدولة المدنیة» قابل ذکر است؛ وی در فیلمی که در یوتیوپ منتشر شد، با خرافه خواندن رده و با بیان اینکه عباسی ها آن را برای قتل مخافان خود ساخته بودند، اجرای حد رده بر مرتدین از دین را رد کرد و در استناد فتوای خود عنوان کرد: حتی یک متن واحد در قرآن وجود ندارد که درباره حد رده سخن گفته باشد بلکه حتی قرآن در آیه 117سوره المومنون( وَمَنْ يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ) آن را تکذیب کرده است.

اما جنجال برانگیزترین و پرسروصداترین فتوای سال 2014م  «فتوای یاسر برهامی» مفتی سلفی های مصر در سایت «انا سلفی» بود که در آن گفته بود: «اگر مرد یقین کند که در صورت جلوگیری از تجاوز به زنش کشته می شود، برای حفظ جان خود می تواند بی تفاوت باشد».

زنان؛ محور اصلی  فتواهای جنجال برانگیز سال 2014م


زن در فتواهای جنجال برانگیز سال 2014م، حضور چشمگیری داشته است؛ اولین فتوای تکفیری در این زمینه فتوای «اسامه القوصی» در سایت «یوتیوپ»است. مفتی مصری در رابطه با مباح بودن نگاه کردن به زنی که مرد قصد ازدواج با او را دارد وقت استحمام زن است . وی در توجیه فتوای خود عنوان کرده بود که صحابه چنین می کردند. این فتوا جنجال گسترده ای به راه انداخت.

انتشار فتوای القوصی از طریق کلیپی بود که از سوی فعالان شبکه های اجتماعی منتشر شده بود و در آن گفته بود: «اگر در امر ازدواج با دختری صادق باشی و قصد ازدواج با او را داشته باشی، می توانی در جایی پنهان شوی و به بدن او در حالی که حمام می کند، نگاه کنی چرا که کارها بر طبق نیت هاست و یکی از صحابه نیز چنین کرده است».

جنجال این فتوا تا جایی بود که «محمد مختار جمعه» وزیر اوقاف مصر را وادار به پاسخ گویی به صادر کنند آن کرد و در این باره گفت: «ما به او و امثال او می گوییم که فقط تکبر و خودخواهی مردانه در این فتوا است. آیا این فتوا را درمورد دختر خود نیز می پذیری؟ اگر آن را قبول می کنی، بدان که مردم با ایمان و تحصیلکرده مصر اعم از مسلمان و مسیحی آن را نمی پذیرند».

از دیگر فتواهای مربوط به زنان که به شدت جنجال به پا کرد و افکار عمومی را متوجه خود کرد،  فتوای «علی جمعه» مفتی سابق مصر درباره صبر اسلامی است که از طریق فیلمی در شبکه های اجتماعی انتشار یافت.

او در این فیلم از مردان خواسته بود تا نسبت به همسرانشان صبر و مدارا داشته و عنوان کرده بود: «صبر اسلامی از شما می خواهد قبل از آمدن به نزد همسرتان با او تماس تلفنی بگیرید. برادر با همسرت تماس بگیر و اگر گمان می کنی فردی نزد اوست بگذار برود».

زنان همواره حضور چشمگیری در فتاوهای نامعقول و تکفیری یاسر برهامی مفتی سلفی های مصر داشته است؛ به طوری که وی در این زمینه فتواهایی از قبیل «حرام بودن پوشیدن استریج از سوی زنان در برابر فرزندان و خواهران»، «حرام بودن خلوت کردن با دختر خردسال» و در نهایت «جایز بودن دروغ گفتن زن به همسر خود برای شرکت در همه پرسی قانون اساسی» را صادر کرده است.

اما جنجال برانگیزترین فتوای برهامی فتوایی است که وی در آن برای مرد جایز دانسته است که اگر یقین کند در دفاع از زن خود کشته خواهد شد، می توانداو را رها کند تا به او تجاوز شود. فتوایی که از سوی سایت «انا سلفی» منتشر شد و روزنامه ها و گزارش های خبری اعلام کردند که خشم مردم مصر را در پی داشته است. اما برهامی بار دیگر با صدور فتوای جنجب برانگیز دیگری عنوان کرد: «قتل زن زناکار به صرف لخت دیدن او با معشوقه اش جایز نیست».

در کنار چنین فتواهایی علیه زنان، فتاوایی هم وجود دارد که  در حمایت از زنان صادر شده است؛ از جمله فتوای «حسن الترابی» اندیشمند اسلامی سودانی که در آن گفت: «شهادت زن با شهادت  مرد، تمام و کمال برابر است بلکه حتی شهادت زن برتر و عالم تر از شهادت مردان است».

الترابی با رد اینکه شهادت دو زن با شهادت یک مرد برابر باشد، گفت: «چنین سخنی جز توهم و باطل چیز دیگری نیست و هدف از آن گمراه کردن خردها در افکارتاریکی است که هیچ ارتباطی با دین اسلام ندارند».

«عودة الجواري»«بازگشت جاریه ها» عنوان فتوای دیگری از «صالح العجلونی» مبلغ سلفی اهل اردن است که در سایت یوتیوپ انتشار یافت. عجلونی در آن فتوا گفت: «به نمایندگی از علمای شام و علمای سوریه، فتوای زیر را صادر می کنم به گونه ای که برای زنان سوریه جایز است از مرد مسلمانی که قادر به  پناه دادنشان است، بخواهند که مالک آنها شوند تا به این طریق برده آنهاشوند. العجلونی دلیل صدور فتوای خود را سخن پیامبر اکرم(ص) به نقل از انس عنوان کرده و آورده است: «یکی از نشانه های قیامت این است که هر پنجاه زن یک سرپرست خواهند داشت که برده و کنیز آن خواهند شد».

العجلونی در توجیه فتوای خود در این فیلم گفته است: «چون زنان آواره در سوریه کسی را نمی یابند که هزینه های آنها را بپردازد، پس برای حل این معضل، جایز است که آنها خواهان عقد ازدواج ملک یمین باشند به گونه ای که این مرد سرور آنها باشد و زن، ملک یمینش(برده) گردند».

وی در ادامه سخنان خود آورده است: «این قراداد پس از حیض اجرا می شود و از طریق رسانه های معروف اعلام می گردد و زن به این طریق و پس از اینکه بگوید: «خودم را با عقد یمین مال تو قرار دادم» جزو ملک مرد می گردد  به این طریق زن کنیز مرد می شود و مرد نیز سرور زن می گردد و هزینه اش به عهده اوست».

از جمله مبلغانی که در زمینه صدور فتوا در مورد زنان از حد تجاوز کرده، «شیخ صالح الفوزان» عضو کمیته دائم صدور فتوا  در عربستان و عضو هیات علمای ارشد سعودی است؛ وی در سال 2014م با صدور پنج فتوای جنجال برانگیز، افکار عمومی را به شدت متوجه خود کرد که بارزترینش فتوای «حرام بودن رستوران بوفه باز» بود. وی در این فتوا رستوران های بوفه باز را حرام کرد و گفت : « فروش غذا بدون معین کردن نوع و مقدار غذا جایز نیست». این فتوا نیز از طریق یک کلیپ صوتی در یوتیوپ منتشر شد.

وی گفت: «پیشنهادهای مطرح شد در برخی رستورانها که تحت عنوان بوفه باز شناخته می شوند، و در انجا در مقابل پرداخت مبلغی مشخص هر چه می خواهند می خورند، از لحاظ شرعی جایز نیست».

این شیخ وهابی دلیل صدور فتوای خود را اینگونه آورده است: «کسی که وارد رستوران بوفه باز می شود و با پرداخت مبلغی مشخص هرچه که می خواهد می خورد، در حال انجام کاری ناآگاهانه است شرط خرید و فروش آن است که مقدار هر دو مورد برای فرد مشخص باشد». وی ادامه داد: «کسی که به بوفه باز مراجعه می کند و به او گفته می شود که در مقابل پرداخت 10 یا 50 ریال سعودی می تواند هرچه می خواهد بخورد، بدون آنکه نوع غذا مشخص شود، این کار او ناآگاهانه است و جایز نمی بتاشد».

جواب شیخ الفوزان در  پاسخ به فردی در خصوص مشروعیت بوسیدن سر یکی از والدین در وقت نماز یا غیر ان،  که در سایت اختصاصی اش منتشر شد، باز هم جنجال آفرین بود و وی در پاسخ این فرد گفت: چنین اقدامی جایز نیست؛ زیرا این به خاطر علاقه و دلبستگی است، بوسیدن او از سر علاقه است پس جایز نیست اما اگر به خاطر نیکی کردن به ا باشد مانعی ندارد. نیکی دنیوی، اما کرده ای محبت آمیز مثل بوسیدن سر و مانند آن جایز نیست».

از دیگر فتواهای این مفتی وهابی که جنجال به راه انداخت، فتوای دیگری است که تعظیم و خم شدن برای بوسیدن پای مادر را با این توجیه که دلیل خم شدن در مساوی غیر خدا جایز نیست، حرام است و این فتوا نیز بحث های بسیاری در محافل عربستان و شبکه های اجتماعی به راه انداخت. بسیاری از آن فتوا انتقاد کرده و اصرار کردند که برای بوسیدن پاهای مادرانشان خم خواهند شد و این خود عبادت و نزدیکی به خداوند است و اگر نیز گناه و غلط است از زیباترین گناهان است. اما برخی از فتوای او دفاع کرده و توضیح داده اند که وی فقظ تعظیم کردن را حرام کرده است و ان نیز به این دلیل که تعظیم تنها در مساوی خداوند باید باشد و بوسیدن پای مادر را حرام نکرده است.

اما چهارمین فتوای جنجالی شیخ الفوزان، فتوایی است که در آن تصویربرداری در مسجد الحرام وقت درس دادنش را حرام کرده که این نشانگر شدت خشم او از تصویربرداری داخل حرم است. این فتوا نیز در سایت یوتیوپ منتشر شده است.

همین شیخ فتوای جنجال برانگیز دیگری هم دارد؛ او گفتن «مرگ بر اسرائیل و لعن کرن اسرائیل را حرام کرده زیرا به گفته وی اسرائیل نام حضرت یعقوب است. وی در این فتوا که در سایت یوتیوپ منتشر شده، بیان کرده است: «مرگ بر اسرائیل جایز نیست زیرا اسرائیل نام پیامبر خدا یعقوب (ع) است و درست تر این است که گفته شود مرگ بر یهود».

هرج و مرج ناشی از صدور فتواهای جنجال برانگیز


بسیاری از کارشناسان و جامعه شناسان اجماع نظر دارند که شیوخ ماهواره ای و سایت های روابط اجتماعی  با هرج و مرجی که در زمینه صدور فتوا به راه انداخته اند،  باعث بروز سردرگمی در جوامع عربی شده اند. بسیاری از علما و مبلغان بر این باورند که گسترش چنین امری به مداخله فوری متخصصین و منحصر کردن صدور فتوا بر «افراد حائز شرایط صدوی فتوا» نیاز است. تا به این طریق از فتواهای نادری که در گذشته منتشر شده و بویژه در سایه سیاسی کردن فتوا و دستیابی به اهداف بسیاری جلوگیری شود.

در همین حال «مجدی محمد عاشور» مشاور آکادمیک مفتی مصر تاکید می کند: «جهان فتوا در این اواخر بویژه در عرصه شبکه های ماهواره ای صحنه نوعی بی قید و بندی و هرج و مرج شده است که باعث سردرگمی عامه مسلمانانان شده و چه بسا اعتماد مردم نسبت به علما را سلب کند».

این پژوهشگر تصریح می کند: «بسیاری از علما و اندیشمندان امت اسلامی برای جلوگیری از مشکل هرج و مرج فتوا و محدود کردن آن بر مراجع مستند وارد عمل شده اند اما بیشتر آن تلاش ها بی نتیجه مانده است.

از نظر وی بخش زیادی ازاین موضوع به گسترش انواع شبکه های ماهواره ای ، سایت های اینترنتی ، تلفن های فتوا و دیگر روش های مرتبط است که به برکت پیشرفت تکنولوژی و انقلاب ارتباطات مدرن به شدت گسترش یافته است. هرچند آن تلاش ها در راه جلوگیری از هرج و مرج فتوا و شبکه های ماهواره ای مسیر زیادی را پیموده اما تلاش های بیشتری را می طلبد.

و در آخر اینکه کنفرانس نقش رسانه های عربی در مقابله با پدیده تروریسم بر لزوم پایان دادن به هرج و مرج فتوا به دلیل نشر مجموعه بزرگی از فتاوی دینی متناقض تاکید کرد؛ فتاوایی که تهدیدی برای جامعه محسوب می شوند. از جمله پیشنهادهای ارائه شده در این کنفرانس، که در ریاض پایتخت عربستان برگزار شد، تعیین ویژگی های گفتمان مذهبی رسانه هایی بود که سهم بسزایی در شکل گیری افکار عمومی اسلامی یکپارچه و مبتنی بر اعتدال و میانه روی ایفا می کند و همچنین احترام به ساختارهای جامعه عربی با وجود اختلافات و مذاهب مختلف بود.

_____

شفقنا


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مسئول سایت
تاریخ : سه شنبه 11 فروردين 1394